هنر

صحبت‌های رضا میکائیل زاده درباره‌ی سلبریتی برندینگ – بخش اول

موضوعی داریم به نام سلبریتی برندینگ که در فضای عمومی جدیدا خیلی درباره‌ی آن می‌شنویم، خیلی در موردش حرف زده می‌شود. لازم دیدم که درباره‌ی آن صحبت‌هایی بکنم. ببینید ما دو بحث کاملا مجزای از هم درباره‌ی سلبریتی برندینگ داریم؛ یکی اینکه عرف و کارکرد سلبریتی برندینگ در کشور ما چیست. خیلی تاکید می‌کنم بر لوکیشن یا جغرافیا، جامعه، روان و تاثیر هر عنوانی که از یک جای دیگر و یک کشور دیگر وارد سیستم ما می‌شود. به این‌ها خیلی باید توجه کرد.

سلبریتی برندینگ یک محصول وارداتی است. کلا برندینگ در کشور ما یک چیز وارداتی است. اما، در سیستم ما چگونه کارکرد خواهد داشت؟ لازم می‌دانم مثالی بزنم درباره‌ی تفاوت فرهنگی بین ما و کشورهای غربی. که حالا (باید گفت) این تبلیغات همه‌اش از آن کشورها آمده. تمام مبانی‌اش، تمام سیستم‌های ترجمه شده، علم‌ آن همه از آن ور آمده است. تجربیاتی هستند که در آن ور اتفاق افتاده‌اند. و اینکه ما معمولا در کشورمان در مورد خودِ گرفتن و دادن کمک فرهنگ‌مان با همه‌جای دنیا فرق می‌کند. مثلا وقتی شما به یک نفر می‌گویید: دستت را بده به من ببرمت… در ایران (این پیشنهاد را) قبول نمی‌کنند. ولی باید بگویید: دستم را بگیر… تا قبول کنند. تازه، در ایران وقتی به آن‌ها می‌گویی دستم را بگیر طرف شک می‌کند که نکند سرش کلاه بگذاری. تبلیغ در ایران اصلا به طور کلی ماهیتا با همه‌جای دنیا فرق می‌کند بنابراین عرف چیز بسیار مهمی است.

سلبریتی نیز همین طور است. اینکه طی حوادثی ببینیم که چون جو است، چون مد شده است، چون همه دارند سلبریتی می‌گیرند ما هم برویم برای برندمان سلبریتی بگیریم این اصلا کارکرد اصلی سلبریتی نیست. سلبریتی قرار است چند تا مساله را حل کند. اصلا برند من مساله‌ای دارد که سلبریتی به آن ورود کند یا نه؟ این سوال اصلی است که من باید به عنوان صاحب برند بپرسم. دوم خودِ سلبریتی است که یک برند دارد. همه‌ی هنرپیشه‌های ما خودشان صاحب یک برند هستند. آن اسم یک برند است. خود آن برند باید حواسش باشد که خودش را کاهش ندهد. یک حساسیتی روی این مورد باید داشته باشد. بنابراین به صرف اینکه همه برای کار تبلیغات به استفاده از سلبریتی روی آورده‌اند، منِ صاحب برند نباید بروم سراغ سلبریتی و هر سلیبریتی هم نباید این را بپذیرد. موانع زیادی در آن هست. یکی آن که از نظر حقوقی نمی‌توانیم یکدیگر را مجاب کنیم. یکی اینکه ممکن است سلبریتی از نظر ایمیج با ایمیج برند من یکی نباشد. این ایمیج‌ها باید با هم سازگار باشند. نباید با هم در تضاد باشند. همه‌ی این اتفاق‌ها موضوعاتی هستند که می‌توانیم به آن‌ها فکر کنیم و می‌توانیم از کنارشان عبور کنیم، فقط یادمان نرود اگر صاحب برند هستیم، کارکرد سالیان برندمان را با گرفتن یک سلبریتی دچار مشکل نکنیم. آوردن یک سلبریتی که از نظر ایمیج برندش با برند من کاملا متفاوت است، هیچ کمکی که به برند من نمی‌کند، آسیب جدی هم به ایمج برند من هم به تصویر برند من در ذهن مخاطب خواهد زد. این یک مورد. مورد دوم هم همان نگاهی است که خود سلبریتی‌ها باید داشته باشند. ما مبحث بزرگ داریم و آن این است: سلبریتی‌ها اگر مراقب برند خودشان نباشند. و اینکه حالا اعتبار دارند و اعتبار خودشان را خرج نکنند خودش یک اتفاق غلطی است. ولی اعتبارشان را درست، سرجا، و به موقع و به قیمت خرج بکنند این خودش یک توانایی است. اصلا دیگر مثل قدیم‌ها نیست، چون من فکر می‌کنم این کار بد است نباید انجام بدهم، این‌ها همه مشاوره‌ی تخصصی لازم دارند. هم سلبریتی‌ها باید به این موضوع کاملا فکر بکنند هم صاحبان برند.

Leave a Reply